نفس ما نرگس و فاطمه و سمانه و معصومه و الناز می شن نفس ما!!! شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 17:14 :: نويسنده : سمیرا
پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت و همه اطرافیان از این رفتار او خسته شده بود ند روزی پدرش او را صدا کرد وگفت پسر دلم می خواهد کاری برای من انجام بدهی پسر گفت باشه نظرات شما عزیزان: عمو نارنجی
![]() ساعت20:30---19 آذر 1391
هوووم
برای سه تا پست قبی اصن برو نگاه کن! تعداد نظرات رو زده 8! ولی دو تا دیده میشه! اگه اشکال فنی دارین که خب.... نظرات بیچاره من! (گریه) پاسخ: ی اشتباهی از طرف نویسنده ی متن (سمیرا) بود ما که تا حالا همه ی نظراتونو گذاشتیم .ی سری از نظرا رو به دلایلی نمیشه تایید کرد! در واقع یه سری نظرات اشتباهن پاک شدن.با عرض پوزش(سمانه) عمو نارنجی
![]() ساعت10:09---19 آذر 1391
هوووم
من برای پستای قبلی نظر دادم ولی...تایید نشد؟ فک کنم این آخرین نظرم توی این وبلاگ باشه... پاسخ:عمو چرا تهمت می زنی!!!!!!من همین الان چک کردم،هیچ نظر تایید نشده ای ندارید.مثلا برای کدوم پست؟(سمانه)
سلام
خیلی زیبا بود.
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها |
|||||
![]() |